کد 1009

گرد غریبی بر رخ مهدی نشسته

جرم و گناهم قلب مهدی را شکسته

در بین مردم عاشقی چشم انتظارم

شب تا سحر از هجر او دل بیقرارم

مردم گمان دارند من مشتاق اویم

نه دوست دارم راستش را من بگویم

من عاشقی سر تا به پا بی رنگ و بویم

طبلی که تو خالیست من تمثال اویم

هر شام جمعه در دل خود شادمانم

در گفتگو با خالق هفت آسمانم

این صبح جمعه خوب شد رعدی نیامد

این صبح جمعه خوب شد مهدی نیامد

چون کارهایم جملگی نیمه تمامند

هر یک مقدم بر ظهور آن امامند

چند ماه دیگر او بیاید مشکلی نیست

آقا بیاید یا نیاید مشکلی نیست؟!!!!!!!!!!

ای وای بر من عاشقی بی عار و دردم

در حق مولایم چرا اجحاف کردم

مهدی که بر درد همه عالم طبیب است

در بین شیعه پس چرا آقا غریب است؟!!

نویسنده: روح ا.. گائینی

Saba 110


باز هم خیابانِ آمدنت را چراغانی کردیم،

باز هم کوچه­ های قدومت را آذین بستیم،  تا میلاد امید بخشت را جشن بگیریم.
باز هم از پنجره­ های غبار­آلود روزهامان،  از روزنه­ های بسته شده­ ی دلهامان،  از پسِ باورهای به شک آلوده شده مان،  به جاده­ ی تیره­ ی غیبتت چشم دوختیم،
تا چشم هامان به رنگ سبز انتظارت روشن شود،  و قلب هامان به امید آمدنت آرام گیرد؛
اما نیامدی.
قرن­هاست که کلام پدرت، امیر مؤمنان، گوش جانمان را به درستیِ آن آزرده است که:
براستی افق­ها تیره گشته،  و راه­های روشن  گم شده است!
اما نمی­دانیم که به کدامین گناهمان، در پرده ­ی غیبتت، فرو نشانده­ اند.
و نمی­دانیم که به کدامین کارِ خیر, اجازه­ ی ظهورت، که وعده­ ی راستینِ خداوند است،  صادر خواهد شد.
آری نمی دانیم که رازِ پنهانی­ ات چه بوده و رمزِ پیدایی­ ات چیست؛

اما می­دانیم که می ­آیی . . .